لطفاً به سیکو احترام بگذارید!

سوگیری (BIAS) می‌تواند در زمینه‌های مختلف زندگیمان وجود داشته باشد و در جنبه‌های مختلفی فلجمان کند و سبب شود تا آخر عمر از بسیاری از لذت‌های زندگی بی بهره بمانیم، ابتدا به تعریف سوگیری می‌پردازم “به تمایل ما به طرفداری از یک نظریه بدون درنظر گرفتن درستی یا نادرستی آن که با خودداری در پذیرفتن نظریه جایگزین همراه است سوگیری می‌گویند”. بله این مشکل حتی در دنیای زیبای ساعت‌ها هم وجود دارد شاید دلیل عمده آن سیاست‌های سیکو، رسانه‌های ساعت و … باشند.امروز یکی از این سوگیری‌ها که نشانه‌های بیشتری از آن را در ایران دیدم را معرفی خواهم کرد، سوگیری نسبت به کلیت برند سیکو و ساعت سازان ژاپنی، گاردهایی که نسبت به آنان گرفته می‌شود و مقایسه‌های عجیبی چون شباهت دادن سیکو و سایر برندهای ژاپنی به تویوتا و مقایسه‌های آنان با برندهای دیگری چون لونژین و … که آن‌ها را بنز یا خودروهای اروپایی در نظر می‌گیرند‍! سوالی دارم که اگر لونژین بنز باشد پس جایگاه رولکس کجاست؟ آیا باید هر نقطه‌ای که با یک برند آن هم به دلیل سوگیری‌ها و استدلال‌های غلطمان ارتباط نمی‌گیریم با زدن‌ مثال‌های اشتباه و تشابهات عجیب و غریبی که ذهنمان می‌سازد به یک نتیجه گیری قطعی برسیم؟

تصویر سمت راست تارو تاناکا (Taro Tanaka) شخصی که به رشد و توسعه مجموعه سیکو کمک زیادی کرد و پایه‌گذار زبان طراحی این برند بود، تصویر سمت چپ آقای کینتارو هاتوری (Kintaro Hattori) بنیان‌گذار سیکو

مختصری از سیکو

داستان سیکو از سال ۱۸۸۱ توسط بنیان‌گذار آن آقای کینتارو هاتوری در توکیو شروع شد، آقای هاتوری طی سالیان تلاش خود در نهایت سال ۱۹۲۴ موفق شد اولین ساعت با نام تجاری Seiko را تولید کند که شروعی برای تغییر نام برند از Seikosha  به Seiko بود. گفته می‌شود اولین ساعت تماما In-House سیکو در سال ۱۹۵۶ ساخته شده است که هم اکنون هم با توجه به شرکت‌های تابعه و منابع زیاد سیکو دارد یکی از سنت‌هایی‌ست که پابرجا مانده، این استقلال در دنیای ساعت با اصطلاح In-House شناخته می‌شود. از سیاست‌های جالبی که باعث شد سیکو رشد زیادی کند ساخت برندهایی با عنوان سیکو نظیر گرندسیکو و کینگ سیکو بود این دو بجای اینکه هرکدام راه خود را در پیش بگیرند رقابت داخلی ایجاد کردند که به پیشرفت و توسعه مجموعه سیکو کمک بسزایی کرد.

سیکو Astron اولین ساعت کوارتز جهان (به لحاظ تجاری)

نام سیکو شاید بیش از هر برند دیگری با کلمه “اولین” گره خورده است و به دلیل سخت کوشی‌ ساعت‌سازان ژاپنی آن‌ها توانستند در زمینه ساعت‌هایی با تکنولوژی کوارتز از سوئیسی‌ها که فقط روی ساعت‌های مکانیکی با پیچیدگی‌های عجیب و غریب تمرکز کرده بودند بهتر عمل کنند و تاثیر زیادی بر ساعت‌سازان بگذارند، هرچند اختلاف نظرهایی در این زمینه وجود دارد و برخی لونژین را اولین تولید کننده ساعت‌های کوارتز می‌دانند اما در نهایت سیکو بود که با معرفی ساعت Astron در سال ۱۹۶۹ نقطه عطفی را در دنیای ساعت ایجاد کرد ساعتی که از رقبای مکانیکی خودش دقیق‌تر بود. سیکو در آن مقطع با ساختن اولین ساعت‌های دیجیتالی با بهره‌گیری از تکنولوژی کوارتز جریان بحران کوارتز را در صنعت ساعت پر رنگ‌تر کرد و سازندگان مکانیکی را با چالش بسیار جدی روبرو کرد. (ساعت‌های کوارتز را یک کاتالیزور برای صنعت ساعت می‌دانم و قطعا برای آن پرونده مفصلی در واچوفایل خواهم داشت.)

سیکو همچنین در زمینه تولید اولین ساعت‌های کرونوگراف اتوماتیک هم از پیشگامان بود و در اواخر دهه ۶۰ به یکی از رقبای اصلی برندهایی چون زنیت، هویر و … تبدیل شده بود و در نهایت اولین کرونوگراف ژاپنی را تولید کرد؛ پیشگام بودن سیکو در زمینه‌های مختلف دنیای ساعت چون ساعت‌های غواصی سبب تثبیت جایگاهش در دنیای هورالوجی (علم مطالعه زمان) شد.

اولین ساعت کرونوگراف ژاپنی

دلایل سوگیری

شاید یکی از دلایل سوگیری نسبت به سیکو دامنه زیاد قیمت‌هایش باشد وقتی به محصولات سیکو نگاه کنیم هم ساعت ۵۰ دلاری می‌بینیم هم ساعت چندین هزار دلاری و این موضوع کمی برای مخاطب ساعت که با سیاست‌های کاری سیکو آشنا نباشد عجیب به نظر می‌رسد آن هم زمانی که این سازنده ژاپنی به ساخت ساعت‌های با کیفیت بالا و قیمت مناسب مشهور شده است. دلیل دیگر سوگیری عدم شناخت جامعه با برند سیکو و تمامی برندهای تابعه آن است حتی بسیاری از افراد گرند سیکو را با سیکو یکی می‌دانند در صورتی که از پایه و اساس این دو برند از هم متمایز هستند.

همیشه یک باور غلطی در جامعه ساعت حاکم بوده “یک ساعت سوئیسی همیشه بهتر از یک ژاپنی است!” این باور صرفا محدود به ایران نیست و حتی زمانی که کامنت‌های مردم در همه جای دنیا را می‌خوانم این عقیده دیده می‌شود و دلیل آن را به عدم شناخت به تاریخچه و دستاوردهای مهم سیکو در صنعت ساعت ارجاع می‌دهم، هیچ زمانی نمی‌توان کُلیت یک برند را با یک برند دیگر مقایسه کرد همیشه باید مدل را با مدل سنجید، تمام جزییات مربوطه یک ساعت را در نظر گرفت و بعد تصمیم نهایی را گرفت آن هم صرف نظر از نام برند! اگر باز هم نام برایتان اهمیت دارد پیشنهاد می‌کنم به فکر اصلاح طرز فکر خود باشید

ساعت Grand Seiko T0 Constant-Force Tourbillon

اخبارهای مرتبط با سیکو را مرتب دنبال می‌کنم و طبق داده‌هایی که جمع آوری می‌کنم و همچنین مقالاتی که در مورد قطعاتشان می‌خوانم می‌‎‌توانم انتقاداتی نسبت به سیاست کاری آن‌ها داشته باشم چه بسا همین سیاست‌های کاری سیکو سبب بوجود آمدن نگرش‌های منفی نسبت به آن شده یکی از اشتباهات آن‌ها استفاده از موومنت‌های (موتور ساعت) معمولی برای ساعت‌های بین ۱,۰۰۰ تا ۲,۰۰۰ دلاری‌ست قبول دارم که برندهای سوئیسی نیز کارهای مشابه و حتی بدتری نیز انجام داده‌اند اما بیاید قبول کنیم قضیه برای سیکو متفاوت است آن‌ها منابع مهمی دارند و تقریبا می‌توان گفت تمامی ابزارها و قطعاتی که برای تولید محصول نهایی لازم است را در اختیار دارند که بیشتر رقبای سوئیسی از آن بی‌بهره‌اند پس کمی این سیاست در آینده تغییر کند شاید به نفع مشتریان سیکو باشد و حداقل می‌توانند جلوی افرادی که صحبت از کیفیت موومنت سوئیسی می‌زنند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند!

گاهی اوقات طراحی‌ها در بین برندهای سیکو به شدت شبیه بهم می‌شوند و این از دیدگاه من یک مشکل بزرگ است یکی از شباهت‌های عجیب سیکو وجود پرداخت‌های مشابه، پیچیدگی‌ها و مدل‌های مشابه در تمامی زیرمجموعه‌های سیکو به ویژه گرند سیکوست! البته با مدل جدیدی که گرند سیکو امسال با وجود پیچیدگی توربیون عرضه کرده نسبت به تغییرات در مدل‌ها امیدوارتر شدم، این طراحی‌هایی که امروزه می‌بینیم بخش مهمی از آن را تاناکا انجام داده و تیم سیکو را از مدل‌های تکراری که در اواسط قرن بیستم تولید می‌کردند با تعریف زبان طراحی سیکو و سبک بازاریابی نوین نجات داد اما در کل اهداف سیکو نشان دادن فرهنگ و طبیعیت خاص ژاپن از طریق ساعت‌ است که این نگرش در ساعت‌های گرند سیکو پررنگ‌تر از سایر برندها و استودیوهای ساعت‌سازی سیکو دیده می‌شود.

Seiko spb239J1

در نهایت چرا باید سیکو را دوست داشته باشیم؟

همانطور که ذکر کردم سیکو زبان طراحی خودش را دارد و افراد مهمی چون تارو تاناکا برای سیکو یک گرامر طراحی تعریف کرده‌اند در نگاه اول ساعت‌های سیکو ساده به نظر می‌رسند اما اگر با این زبان آشنا بشیم یا ساعت‌های سیکوی زیادی دیده باشیم آن را بهتر درک خواهیم کرد شاید بعضی مدل‌ها در نگاه اول مشابه نمونه‌های سوئیسی و … باشند اما کپی یا به اصطلاح Homage نیستند، برای درک تفاوت در طراحی کافی‌ست یکی از ساعت‌های گرند سیکو یا سیکو در سطح‌های بالاتر را با دقت نگاه کنید و به تمامی جزییات صفحه ساعت و اجزای قاب دقت کنید؛ مگر چند ساعت‌ساز در دنیا می‌توانند فرهنگ خودشان را از طریق ساعت نمایش دهند. نام سیکو با نوآوری و سخت کوشی گره خورده اگر مستند‌ها یا گزارش افرادی که به کارخانه‌های این برند سفر کرده‌اند را ببینیم و بخوانیم شاهد همان سخت کوشی معروف ژاپنی‌ها خواهیم بود و بیشتر به محصولاتشان احترام خواهیم گذاشت چراکه کیفیت محصولاتشان در مقابل قیمت‌هایی که پیشنهاد می‌دهند شگفت انگیز است و نیازهای شما را از یک ساعت که مکمل استایل زندگیتان باشد و در عین زمان را نیز اندازه‌گیری کند برآورده خواهد کرد، در نهایت توصیه‌ای به شما دارم به صفحه سیکو نگاه کنید و لبخند بزنید.