صاحبانش به سادگی از کنار آن عبور میکنند بدون آن که متوجه مکانیزم خاصش باشند، مگر چند ساعت رومیزی در دنیا و ایران وجود دارند که کارکرد اصلی آنها تغییرات جوی محیط است؟ در همین تهران خودمان به راحتی میتوانید آنها را در ویترین گالریها پیدا کنید که در حال خاک خوردن هستند و صرفا تبدیل به یک وسیله نمایشی برای نشان دادن نام ژژ لِکولت (Jaeger-LeCoultre) برای واچوفایلها (افرادی که به ساعت علاقه دارند.) میباشند. داستان غم انگیزی است نه؟ گاهی حس میکنم با من دارند حرف میزنند “بیا و ما رو از این ویترینها نجات بده!” در هر صورت از یک جهت بسیار خوشحالم که چنین قطعات شگفت انگیزی را در ایران میبینم.
نام ژژ لکولت در صنعت ساعت بسیار قابل احترام ولی برای عموم مردم ناشناخته است. کمپانی که به ساعتساز ساعتسازان شهرت دارد. شاید اگر ژژ نبود در حال حاضر ساعتهای آیکانیکی چون ناتیلوسها، رویال اُکها و … وجود نداشتند. کمپانی ساعتسازی که به شدت دست کم گرفته شده و در کارنامه کاری خودش ساعتهای ارزشمندی چون Reverso و Atmos را دارد که باید آنها را شناخت. در اولین مقاله مربوط به ژژ در واچوفایل میخواهم شما را با کارکرد، تاریخچه و مدلهای مشهور ساعت رومیزی Atmos آشنا بکنم. پس با من همراه باشید.
یعنی چی با اتمسفر محیط کار میکنه؟!
یکی از مواردی که انسان قرن بیست و یکمی به آن توجه زیادی نمیکنند ساعتهای دیواری یا رومیزی است یعنی هر قطعه زمانی که روی مچ دست بسته نشود بَرایمان کمرنگ شده (حتی ساعتهای مچی هم آنچنان بین انسانهای حاضر اهمیت زیادی ندارند!) یکی از این دلایل عدم محبوبیت ساعتها را نپرداختن اهالی رسانه به آنها میدانم، اگر رسانهها (حتی رسانههای غیر ساعت) نگاه سرگرم کنندهای به ابزارهای نگهدارنده زمان داشته باشند و موارد عجیبی چون اتموس را به عموم مردم نمایش دهند حداقل احتمال بیشتر شدن افرادی که به صنعت ساعت علاقهمند شوند بیشتر خواهد شد. تصور کنید یک ساعتی را در یک محیطی میبینید که با تغییرات اتمسفر کار میکند چه حسی به شما دست میدهد؟ قاعدتا کنجاو خواهید شد که مکانیزم این ساعت چگونه است. پس قبل اینکه به ریشههای اتموس بپردازیم با مکانیزمش آشنا بشویم.
مکانیزم کُلی این ساعت پس از گذشت حدود ۹۴ سال تقریبا دست نخورده باقی مانده. کاری با پیچیدگیهای مختلفی که به آن اضافه شدهاند ندارم. (به هر مکانیزمی اضافه بر نمایش ساعت، دقیقه و ثانیه یک پیچیدگی میگویند؛ برای مثال تقویم یک پیچیدگی است.) مکانیزم اتموس شاید در نگاه اول ساده باشد اما پیچیدگیهای خودش را دارد درست است که زمان حق ثبت اختراع آن در حال حاضر تمام شده اما شاید بتوان گفت تنها برندی که توجه زیادی به آن دارد ژژ لکولت میباشد. ساعت اتموس یک محفظهای در پشت خودش دارد یک محفظه هرمیتیکی (محفظهای که مقاوم دربرابر خروج و نفوذ هواست.) این محفظه شامل گازهایی در طول توسعه خودش بوده که با با تغییرات دما و فشار منبسط و منقبض میشود و این انبساط و انقباض ساعت را کوک و زمان را اندازه گیری میکند.(به همین سادگی!)
گفته میشود هر تغییر دمای محیط به اندازه یک درجه سانتیگراد در محیطی که دمایش بین ۱۵ تا ۳۰ درجه سانتیگراد است سبب میشود ساعت به اندازه تقریبا دو روز کار کند. و در ورژنهایی که به تغییرات فشار هوا (ورژنهای اولیه) نیز حساس هستند با تغییرات فشار حدود ۳ میلیمتر جیوه این موضوع صدق میکند. یکی از ویژگیهای جالب اتموس حرکت بسیار آرام چرخ تعادلش (در ایران به آن رقاصک میگویند.) است، این چرخ تعادل که با یک سیم بلند به اجزای دیگر متصل است هر یک دقیقه دو نوسان کامل دارد. (نوسان کامل یعنی چرخ تعادل یک حرکت ساعتگرد و پادساعتگرد داشته باشد و به هر حرکت ساعتگرد یا پادساعتگردِ چرخ تعادل، یک نیمه نوسان میگویند.) حالا این مقدار حرکت آرام چرخ تعادل را با یک ساعت مچی که فرکانس ۳ هرتزی دارد و چرخ تعادلش در هر دقیقه ۳۶۰ نوسان دارد مقایسه کنید! شاید پیش خودتان بگویید چرا ساعتهای مچی را با چنین فرکانسی تولید نمیکنند که این مبحث را در آینده توضیح خواهم داد.(اگر تا آن زمان صبر نداشتید میتوانید یادداشتهایی از فرکانس را در اینستاگرام واچوفایل پیدا کنید.) یکی از ادعاهای جالب ژژ از ساعت اتموس مربوط به مصرف انرژی آنهاست، به گفته ژژ: “میزان مصرف انرژی تعداد ۶۰ میلیون از ساعتهای اتموس برابر با یک لامپ ۱۵ واتیست”.
ریشه یابی ساعتهای اتموس
وجود ساعتهایی که مکانیزمشان به تغییرات اتمسفر محیط وابسته است به قرن هفدهم برمیگردد. شک و شبهات زیادی در مورد اختراع اولین ساعتهایی با این مکانیزم وجود دارد اما گفته میشود دانشمند سوئیسی Pierre de Rivaz اولین شخصی بوده که پیشرو این فناوری ساعتها در سال ۱۷۴۰ بوده است و افراد برجستهای چون James Cox، Joseph Merlin و Friedrich Von Lossl در توسعه این ساعتها تاثیرگذار بودهاند اما موردی که امروزه از ساعتهای اتموس میبینیم توسط مهندس سوئیسی Jean-Leon Reutter در دهه ۲۰ میلادی اختراع شده. اولین ساعت اتموس جهان در سال ۱۹۲۸ توسط Reutter ساخته شد و به دلیل اینکه این ساعت مکانیزم کوکش به اتمسفر محیط وابسته بود آن را Atmos نامید. اولین نمونه آن Atmos 0 نام داشت و فقط به تغییرات دما واکنش نشان میداد چراکه Reutter فقط از جیوه داخل یک محفظه شیشهای استفاده کرده بود. در سال ۱۹۲۹ شرکت Compagnie Générale de Radio با همکاری Reutter موفق شد مدل Atmos 1 را تولید کند که این مدل علاوه بر دما به فشار هوا نیز واکنش نشان میداد به این دلیل که این بار داخل محفظه هرمیتکی از جیوه و آمونیاک استفاده شده بود. اما ظاهرا ساعت اتموس باید توسط یک برند مشهور مراحل تکامل خود را طی میکرد تا به عنوان یک ساعت رومیزی آیکانیک در جهان ساعت شناخته شود.
اوایل دهه ۳۰ میلادی Jacques-David LeCoultre مالک کمپانی ساعت سوئیسی LeCoultre ساعت اتموس را در پاریس مشاهده کرد و شیفته آن شد. لکولت تصمیم گرفت به شرکت CGR فرانسوی پیشنهاد بدهد که موومنت اتموسها را تولید کنند و این همکاری تا سال ۱۹۳۵ ادامه داشت و گفته میشود حدود ۷۰۰۰ نمونه از Atmos 1 تا آن زمان تولید شد. در نهایت امتیاز این اختراع توسط Edmond Jaeger خریداری و لایسنس آن به LeCoultre داده شد و همین همکاری سبب پیدایش کمپانی Jaeger-LeCoultre در دنیا گردید. لکولت سال ۱۹۳۶ سعی کرد Atmos 2 را بسازد و به جای جیوه و آمونیاک از اتیل کلراید که فقط به دمای محیط واکنش نشان میداد استفاده کند اما این مدل سال ۱۹۳۹ به بازار عرضه شد و از این سال تا به امروز اتموس به عنوان بخش بزرگی از تاریخ ساعتسازی کمپانی ژژ لکولت باقیمانده است و حتی گذر از بحران تاریخی کوارتز نتوانست اعتبار این مدل را از بین ببرد و فراموش شود. شاید یکی از دلایل اصلی حفظ این ساعت رومیزی اعتبار مورد توجه آن است که این ساعت به عنوان یک هدیه در قرن بیستم توسط دولت سوئیس به روئسای جمهور آمریکا و افراد سرشناس داده میشده است. اگر بخواهم نام افراد سرشناسی که ساعت اتموس هدیه گرفتهاند را نام ببرم باید به ملکه الیزابت، وینستِن چرچیل، ملک حسین پادشاه اردن، جان اف کندی، رانِلد ریگِن، چارلی چاپلین و پاپ ژان ژل دوم اشاره کنم. فکر میکنم به اهمیت و ارزش اتموس پی برده باشید. آیا هنوز فکر میکنید جای اتموس در ویترینهاییست که در حال خاک خوردن هستند؟ دنیای اتموسهایی که تا به امروز تولید شدهاند انداره ساعتهای مچی آیکانیک متنوع و ارزشمند است و شاید نتوان به طور کامل در این مقاله ورژنها و تمامی رفرنسهای آن را پوشش داد اما در انتهای این مقاله شما را با برخی از جذابترین و متفاوتترین اتموسهای تاریخ آشنا میکنم ساعتهایی که نتیجه همکاری با طراحان معروف و برندهای معتبر جهان هستند.
در دهه ۷۰ میلادی که کمپانیهای ساعتسازی درگیر رقابتهایی چون تولید کرونوگرافهای اتوماتیک و به دنبال آن ورود به بحران کوارتز بودند و تقریبا صنعت ساعت شکل مدرنی به خود میگرفت ساعت اتموس نیز شاهد مدلی بود که با تمامی ورژنهای قبلی خودش زبان طراحی متفاوتی داشت. این ورژن توسط طراح آلمانی لوئیجی کولانی طراحی شد، لوئیجی خودروهایی برای بی ام دابلیو، فیات و آلفارومئو طراحی کرده است، این اتموس Moderne نام گرفت و در بین سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۵ تولید گردید.
یکی از شاهکارهای اتموس ساعتیست که ادای احترام به یکی از آرتیستهای بزرگ تاریخ یعنی گوستاو کلیمت و اثر معروف بوسه است. این اثر بوسه زن و مردی را نشان میدهد که لباسهایشان عجیب و کلیمت برای این طرح از تکنیک موزائیک و طلا کاری استفاده کرده است. جهت ادای احترام به آن ژژ لکولت اتموسی را که فقط به تعداد ۱۰ عدد تولید کرد. این ساعت برای اینکه به اثر کلیمت نزدیک باشد از ۱۲۰۰ تکههای کوچک چوبهای مختلف تشکیل شده سپس نقاشی بوسه روی آن اعمال گردید. این مدل اتموس صفحهاش از صدف طبیعی و مکانیزم فاز ماه آن متشکل از چوب، طلا و الماس میباشد.
یکی دیگر از اتموسهای کمیاب سری Atlantis Du Millenaire 3000 است، از نمونههاییست که کلکسیونرها دنبال آن هستند و کاملا طراحیش با سایر اتموسها متفاوت میباشد. قاب شیشهای دارد و روی پایههایی هرمی استوار است، این ساعت با دایرههای هم مرکز خارج از صفحه اصلی ساعت سال را بین ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ میلادی نمایش میدهد. علاوه بر نمایش زمان و سال Atlantis قادر است فاز ماه و ماه کنونی را به شما نمایش دهد.
مارک نوسِن طراح معروف استرالیایی که با اپل همکاری کرده و گفته میشود از طراح اپل واچ نیز بوده است.(شاید مخاطبان واچوفایل طرفدار ساعت هوشمند نباشند اما بیایید واقع بین باشیم چرا که اپل واچ در حال حاضر به عقیده من بهترین طراحی را بین ساعتهای هوشمند دارد.) مارک سال ۲۰۰۸ با ژژ لکولت همکاری داشت و البته قرار بود ظاهرا یکی از نمونههای Reverso را کار کند اما این همکاری جهتش به سمت اتموس تغییر کرد و ساعتهای اتموسی را طراحی کرد که از کریستال یک تکه فرانسوی باکرا (Baccarat) ساخته شدند.(ساخت چنین کریستالی واقعا دشوار است!) و خوشبختانه طراحیهای نیوسن به تعداد محدودی نیست.
اگر تولد اتموس را سال ۱۹۲۸ در نظر بگیریم در حال حاضر باید ۹۴ ساله باشد و چیزی به صدمین سالگرد آن باقی نمانده، به راستی که اگر ساعتسازان بتوانند چنین قطعات جالب توجهی برای مردم خلق کنند ایده آنها تا سالها و حتی قرنهای دیگر حتی با وجود پیشرفت عجیب و غریب تکنولوژی ماندگار خواهد بود. تلاش کمپانی ژژ برای زنده نگه داشتن ساعت رومیزی در کنار رقبایی که تمام تمرکز خود را معطوف به مچ دست انسانها کردهاند بسیار قابل تقدیر است باید دید آیا در سالهای آینده پیچیدگیهای بیشتری را برای این سری با وجود حرکت آرام چرخ تعادل میبینیم؟ آیا روزی مکانیزم ریپیترها برای اتموسها اجرا میشود؟